دردم اینه همدرد ندارم

داستان.. فقر.. بیکاری.. ایرانی..

دردم اینه همدرد ندارم

داستان.. فقر.. بیکاری.. ایرانی..

سیستم درمانی ایران ناتوان از ارائه خدمات

هزینه‌های هنگفت درمانی و نقص در سیستم بیمه درمانی در ایران همواره باعث بروز فجایع بسیاری از جمله مرگ شهروندان شده است. درحالی که 4 سال قبل در آبان ماه 90 بیمارستانی در تهران یکی از فرزندان 4 قلوی یک خانواده را به جای پول گروگان گرفته بود (آدرس خبر: http://www.seratnews.ir/fa/news/39649) در تازه‌ترین مورد از این دست، در «خمینی شهر اصفهان» باز کردن بخیه زخم کودک ۴ ساله‌ای به نام «صدرا زاهد‌پور» که بر اثر حادثه‌ای دچار شکافتگی چانه شد. او به همراه مادرش به بیمارستان دولتی موسوم به «اشرفی اصفهانی» این شهر مراجعه می‌کنند و در بخش اورژانس چانه وی را بخیه می‌زنند. مادر این کودک از پرداخت هزینه اورژانس ناتوان است، هزینه‌ای که طبق قوانین وزارت بهداشت رایگان است (ماده ۹ منشور حقوق بیمار: ب۱۲-۱) در مراقبت‌های ضروری و فوری (اورژانس)، بدون توجه به تامین هزینه‌ی آن صورت گیرد. در موارد غیرفوری (الکتیو) براساس ضوابط تعریف شده است.
مادر «صدرا زاهدپور» به علت فقر و تنگدستی اظهار عجز می‌کند و دکتر و پرستار اورژانس در کمال حیرت و تاسف این مادر اقدام به باز کردن بخیه‌ها کرده و کودک را‌‌ رها می‌سازند. در موارد قبل‌تر نیز از این گونه رفتار‌ها در بیمارستان‌های کشور، اخباری منتشر شده است؛ به عنوان نمونه گروگان گرفتن بیمار برای پرداخت هزینه بیمارستان در آبان‌ ۱۳۹۴ در ایرانشهر.
«محمد نعیم سنجر زهی» بیماری که پس از بستری شدن در بیمارستان «خاتم‌الانبیا» در شهر «ایرانشهر» به ‌دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه ۱۴ میلیون تومانی بیمارستان، به مدت ۱۰۲ روز در این بیمارستان گروگان گرفته شده و همین امر موجب تشدید بیماری ایشان شد.
در همین رابطه می‌توان به چندین مورد‌‌ رهاسازی بیماران در سال گذشته در اتوبان‌های پایتخت اشاره کرد. در کشوری که به جان و منزلت انسانی اهمیتی قایل نیستند و عدم اعتنا به منشور حقوق بیمار در ایران مساله جدیدی نیست؛ بارها دیده شده که برخی از پرسنل درمانی، علاوه بر دریافت هزینه بیمارستان، اقدام به اخذ وجه خارج از ضابطه که اصطلاحا به آن «زیرمیزی» گفته می‌شود، می‌کنند و تا این وجه از بیمار دریافت نشود، هیچ اقدام درمانی برای بیماران انجام نخواهد شد.
دسترسی ناکافی به مراکز درمانی، ناکارایی خدمات بهداشت، تحمیل پرداخت هزینه‌های کمرشکن و فقر روزافزون، پیامدهای ناگواری را برای خانوار‌های ایرانی به بار آورده است. این در حالی است که در منشور حقوق بیمار به تفصیل بر کرامت بیماران و انسان‌های درمانده دستوراتی داده شده است. در این منشور افراد جامعه متعهد به حفظ و احترام به کرامت انسان‌ها هستند. این امر در شرایط بیماری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. براساس قانون اساسی توجه به کرامت والای انسانی از اصول پایه بوده، دولت موظف است خدمات بهداشتی‌ – درمانی را برای یکایک افراد کشور تامین کند. بر این اساس ارایه خدمات سلامت باید عادلانه و مبتنی بر احترام به حقوق و رعایت کرامت انسانی بیماران صورت پذیرد.
هرچند قوانین در جمهوری اسلامی ایران سالیان سال است که خاک می خورد و اجرا نمی شود ولی نگاهی به منشور حقوق بیمار خالی از لطف نیست.

حقوق بیمار
۱- دریافت مطلوب خدمات سلامت حق بیمار است.
– ارایه خدمات سلامت باید:
۱-۱) شایسته ‌شان و منزلت انسان و با احترام به ارزش‌ها، اعتقادات فرهنگی و مذهبی باشد؛
۲-۱) بر پایه‌ی صداقت، انصاف، ادب و همراه با مهربانی باشد؛
۳-۱) فارغ از هرگونه تبعیض از جمله قومی، فرهنگی، مذهبی، نوع بیماری و جنسیتی باشد؛
۴-۱) براساس دانش روز باشد؛
۵-۱) مبتنی بر برتری منافع بیمار باشد؛
۶-۱) در مورد توزیع منابع سلامت مبتنی بر عدالت و اولویت‌های درمانی بیماران‌ باشد؛
۷-۱) مبتنی بر هماهنگی ارکان مراقبت اعم از پیشگیری، تشخیص، درمان و توانبخشی باشد؛
۸-۱) به همراه تامین کلیه امکانات رفاهی پایه و ضروری و به دور از تحمیل درد و رنج و محدودیت‌های غیرضروری باشد؛
۹-۱) توجه ویژه‌ای به حقوق گروه‌های آسیب‌پذیر جامعه از جمله کودکان، زنان باردار، سالمندان، بیماران روانی، زندانیان، معلولان ذهنی و جسمی و افراد بدون سرپرست داشته باشد؛
۱۰-۱) در سریع‌ترین زمان ممکن و با احترام به وقت بیمار باشد؛
۱۱-۱) با در نظر گرفتن متغیرهایی چون زبان، سن و جنس گیرندگان خدمت باشد؛
۱۲-۱) در مراقبت‌های ضروری و فوری (اورژانس)، بدون توجه به تامین هزینه‌ی آن صورت گیرد. در موارد غیرفوری (الکتیو) بر اساس ضوابط تعریف شده باشد؛
۱۳-۱) در مراقبت‌های ضروری و فوری (اورژانس)، در صورتی که ارایه خدمات مناسب ممکن نباشد، لازم است پس از ارایه‌ی خدمات ضروری و توضیحات لازم، زمینه انتقال بیمار به واحد مجهز فراهم گردد؛
۱۴-۱) در مراحل پایانی حیات که وضعیت بیماری غیر قابل برگشت و مرگ بیمار قریب‌الوقوع می‌باشد با هدف حفظ آسایش وی ارایه گردد. منظور از آسایش کاهش درد و رنج بیمار، توجه به نیازهای روانی، اجتماعی، معنوی و عاطفی وی و خانواده‌اش در زمان احتضار می‌باشد. بیمار در حال احتضار حق دارد در آخرین لحظات زندگی خویش با فردی که می‌خواهد همراه گردد.

فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی، انفجار رفتاری را رقم می‌زند



یک جامعه شناس و استاد دانشگاه گفت: « فقدان تفریحات مناسب و شادی و نشاط در جامعه و وجود فقر، بیکاری، طلاق و دشوار شدن شرایط ازدواج برای جوانان مجموعا باعث می شود در جامعه پرخاشگری، خشونت، ستیزه گری، دعوا، جرم و جنایت و ورود به اعتیاد و فحشا، دزدی و ارتشا صورت بگیرد»

طبق آمارهای رسمی در سال های اخیر خشونت و وقوع جرم در کشور افزایش یافته است. بر اساس گزارشات رسمی در سال های اخیر میزان نزاع، خودکشی، سقط جنین، قتل و ... در کشور با رشد مضاعفی روبرو بوده است. بسیاری از کارشناسان میان این موارد و شرایط اقتصادی جامعه رابطه ای مستقیم قائل هستند. حتی فرمانده نیروی انتظامی هم «تورم» را عامل اصلی قتل و خشونت توصیف کرده و «شرایط جوی و مشکلات فرهنگی» را دلیلی خوانده که آستانه تحمل مردم را کاهش داده است.

رابطه مستقیم میان فقر و بیکاری با افزایش جرم و خشونت
دکتر امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتگو با فرارو گفت: «میان فقر، بیکاری و تورم با افزایش جرم و خشونت در کشور رابطه ای صد در صد مستقیم برقرار است. یعنی وقتی فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی در جامعه بوجود بیاید، ما شاهد انفجار رفتاری به لحاظ طلاق و رفتار بد والدین با کودک در درون خانواده و پرخاشگری های افراد با یکدیگر در کوچه وخیابان هستیم»

وی ادامه داد: «این مسئله باعث می شود به تدریج خشونت در خانواده شکل بگیرد و سپس به درون جامعه راه پیدا کند و از درون جامعه خشونت دوباره به درون خانواده باز می گردد»

این استاد دانشگاه اظهار داشت: «بررسی هایی که ما به عمل آوردیم و در مجلات دانشگاهی به چاپ رسیده است نشان می دهد که خشونت از بطن مادر آغاز می شود. یعنی وقتی مادر دچار ناراحتی های خانوادگی است و با وی بدرفتاری می شود و خشونت جسمی، اقتصادی یا روانی علیه او صورت می گیرد و آماج تحقیرها و سرزنش های مختلف قرار می گیرد؛ موجب انتقال این موارد از طریق خون به جنین می شود»

وی ادامه داد: «بررسی هایی که روان شناسان اجتماعی به عمل آوردند نیز نشان می دهد بچه های لب شکری و بچه هایی که سقف دهان آنها شکاف دارد بدلیل نارحتی ها و استرس های مادر در دوران بارداری است. بعد از زایمان نیز رفتار پدر و مادر در خشونت و پرخاشگری کودک نقش موثری دارد»

وی افزود: «اما تمامی این موارد و رفتارهای نادرست پدر و مادر با کودک بدلیل فشارهای اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری، تورم و شکاف طبقاتی است که به درون خانواده نفوذ می کند و وقتی فرد بیکار می شود و نمی تواند مایحتاج خانواده خود را تامین کند روی به خشونت می آورد»

جامعه دچار آنومی است
این جامعه شناس ادامه داد: «همه این موارد باعث می شود وقتی فرد وارد جامعه می شود رفتار پرخاشگرانه از خود نشان داده و به دنبال آن وارد آسیب های اجتماعی از قبیل فرار کودکان  و دختران و روی آوردن به اعتیاد و غیره شود که مجموع این موارد نشان می دهد جامعه دچار آنومی است؛ یعنی هنجارها و ارزش های اجتماعی فرو ریخته و جامعه دچار سردرگمی است»

قرایی مقدم گفت: «فقدان تفریحات مناسب و شادی و نشاط در جامعه و وجود فقر، بیکاری، طلاق و دشوار شدن شرایط ازدواج برای جوانان مجموعا باعث می شود در جامعه پرخاشگری، خشونت، ستیزه گری، دعوا، جرم و جنایت و ورود به اعتیاد و فحشا، دزدی و ارتشا صورت بگیرد»

وی خاطرنشان ساخت: «آنچه که گفته می شود این است که خشونت ذاتی یا ارثی نیست؛ بلکه این جامعه است که خشونت را بر فرد تحمیل می کند. یعنی فرد معلول است و جامعه عامل است. از مسئولین و غیره ذالک تا بنده معلم مقصر هستیم که افراد پرخاشگر، مجرم و معتاد می شوند. بنابراین ریشه این موارد اجتماعی است»

با شرایط فعلی میزان خشونت و جرایم در کشور افزایش خواهد یافت
این استاد دانشگاه درباره افزایش میزان خشونت و جرائم در سال های اخیر اظهار داشت: «با توجه به افزایش تورم، فقر و بیکاری در سال های اخیر ما شاهد افزایش خشونت و بزهکاری در جامعه نیز بوده ایم و این روند در سال های آتی روندی افزایشی خواهد داشت»

وی ادامه داد: «خشونت و جرائم از ابعاد مختلفی تشکیل شده است و دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی، روانی است. در بعد اجتماعی آن می توان فقدان شادی و نشاط در جامعه را ذکر کرد. هنگامی که شادی و نشاط در جامعه نباشد و در مقابل غم و غصه حکم فرما باشد؛ این امر باعث می شود جامعه به سمت خشونت و پرخاشگری برود»

وی افزود: «همچنین فقدان شادی موجب روی آوردن فرد به اعتیاد می شود. شما ببینید مردم هند فقیر هستند اما شاد هستند. به قول رابرت مرتون آنچه که بوجود آمده این است که هدف وجود دارد ولی بین هدف و شخص یعنی آن وسیله رسیدن به هدف وجود ندارد. علاوه بر این ارزش ها و هنجارهای دینی کمرنگ شده است. در نتیجه ما معتقدیم در این شرایط میزان خشونت و جرائم رو به افزایش خواهد بود»

قرایی مقدم درباره علل کم رنگ شدن اعتقادات و ارزش های دینی در نزد جامعه گفت: «علت اصلی آن اجتماع آنومی در جامعه است و می توان به مواردی همچون فقدان نشاط و شادی در جامعه، بیکاری، فقر و شکاف طبقاتی اشاره کرد»
 
این جامعه شناس مسئولیت موضوعات فوق الذکر را جامعه دانست و گفت: «چه کسانی جامعه را اداره می کنند؟ هر کسی جامعه را اداره می کند او نیز مسئول است. او مسئول است که بیکاری و شکاف طبقاتی در جامعه وجود دارد. تصمیم گیرندگان جامعه باید دست از سر فرد بیچاره بردارند و گناه را گردن فرد نندازند؛ بلکه بگویند این جامعه است که فرد را به این روز انداخته است»

رفع بیکاری اولویت اول در کاهش میزان خشونت
این استاد دانشگاه درباره راهکارهای موجود برای کاهش جرم و جنایت در جامعه به رفع بیکاری و رسیدگی به وضعیت اشتغال جوانان، کاهش تورم و تامین رفاه زندگی مردم در حد معمول اشاره کرد و افزود: «وقتی صحبت از دولت رفاه، دولت عدالت محور و دولت مهرورزی می شود باید پرسید این عدالت و مهرورزی کجاست؟ عده ای سه هزار میلیارد تومان از بیت المال می دزدند و عده ای دیگر از گرسنگی، زندگی خود را از راه جمع آوری آشغال می گذرانند. آیا این عدالت است؟»

وی ادامه داد: «درباره کسانی که از راه جمع آوری زباله گذران زندگی می کنند ما در سال های 1345 یا 1350 می گفتیم این موارد در مصر وجود دارد و آن زمان برای ما جای تعجب بود که کسی از طریق جمع آوری زباله زندگی کند»
وی افزود: «اکنون بیکاری در جامعه وجود دارد و بسیاری از جوانان از کارگر ساده تا نیروی تحصیل کرده دانشگاهی بیکار هستند که این امر باعث خشونت می شود».

وی تاکید کرد: «بنابراین مسئولین باید در ابتدا معضل بیکاری را حل کنند. البته در هیچ کجای دنیا بیکاری در حد صفر نیست و باید آن را به حد معقولی رساند. دوم اینکه فاصله طبقاتی را کم کنند. سوم اینکه در طرح هدفمندی یارانه ها باید یارانه را به افراد نیازمند بدهند نه به کسانی که از قشر مرفه جامعه هستند؛ و چهارم اینکه تورم را کاهش دهند»

این جامعه شناس درباره ارائه راهکارهایی جهت افزایش شادی و نشاط در جامعه گفت: «باید به موسیقی روی آورد و به هر وسیله ای که می توان شادی و نشاط را در جامعه بوجود آورد. البته شادی تزریقی نیست. فضای جامعه باید شاد باشد و مردم احساس کنند که می توانند شاد باشند»

وی ادامه داد: «در سریال هایی که در تلویزیون نشان داده می شود ما می بینیم که مادر، فرزند را نمی بوسد. این موضوع به تدریج به درون خانواده ها راه یافته است و ما اکنون شاهد هستیم که فرزند، مادر خود را نمی بوسد و مادر هم فرزند خود را نمی بوسد و این موضوع باعث کاهش محبت در خانواده و به تبع آن در سطح جامعه شده است»

وی در پایان گفت: «برای افزایش شادی در جامعه باید در لباس و پوشاک، رنگ دیوارها و درها و موضوعات فیلم ها و سریال ها، در تمامی این موارد شادی را مورد توجه قرار دهیم.

شادی و نشاط در جامعه تزریقی نیست

و نمی توانیم به مردم بگوییم شاد باشید بلکه شادی را باید مردم لمس کنند

 

 

گاهی اوقات

اگر توی ذهنتون کاری در نظر دارید

همین الان انجام بدید


گاهی اوقات


"بعد" ، میشود "هرگز"

.

.

به یاد داشته باش:

 

میزان انسانیت یک فرد

 

از نحوه برخورد او با دیگرانی که برای وی

 

هیچ کاری نکرده اند، مشخص می شود