دردم اینه همدرد ندارم

داستان.. فقر.. بیکاری.. ایرانی..

دردم اینه همدرد ندارم

داستان.. فقر.. بیکاری.. ایرانی..

داغون اون کسیه که...

اینایی که داغون داغون میکنن فازشون چیه ؟


شکست عشقی خورده میگه داغونم ...!


دوس دخترش بوسش نکرده میگه داغونم ...!


خوب گوش کن ...!


داغون اون کسیه که جلو بیمارستان آس و پاس نشسته چون هر آمپولش دو میلیون پولشه ...


داغون اون کسیه که جلوی  داروخونه میمیره چون پول داروهاشو نداره بده ...

 

داغون اون کسیه که ضامن نداره بهش وام بدن واسه کرایه خونه ...



داغون این کارگر زنجانیه که بخاطر فقر خودکشی کرده...


10220fea09376c1e290f0ba766722123-425.jpg



داغون اون کسیه که 6 سال پای طرفش میشینه بعد میبینه آزمایش خونشون بهم نمیخوره ...


داغون اون مادریه که هفته ای دو بار دیالیز میشه ...


داغون اون پسریه که روش نمیشه با وضع مالیش بره خواستگاری دوست دخترش و


اون با یکی دیگه ازدواج میکنه ...


داغون اون دختریه که سر میدون ویالون میزنه ...


داغون اونیه که تا جیبش خالی میشه دورش هم خالی میشه ...


داغون اون پسرک فال فروش سر چهار راهه ...


داغون اون دختریه که تو بهشت زهرا گل میفروشه ..


میفهـــــــــمی ؟


من و تو داغون نیستیم......


داغون این بچه هان...


4tu67kmocz36x87u5wm2.jpg



نظرات 27 + ارسال نظر
Akram چهارشنبه 18 شهریور 1394 ساعت 16:59 http://different93.blogfa.com/

سخته..

اعصاب من دوشنبه 9 شهریور 1394 ساعت 23:20 http://afkarenagofteh.blogfa.com/

اگه می فهمیدند که نمیگفتن!
همشون نفهمنذ!

مهدی جمعه 6 شهریور 1394 ساعت 16:37 http://spantman

داغونمون کردی بابا

زندگیمون قصه نیس جمعه 6 شهریور 1394 ساعت 13:02

سلام دوست عزیزم.
ممنونم بخاطر حضور همیشگیت. همیشه حضورت پررنگ بوده توی وبم. خیلی ممنونم. ممنونم بخاطر کامنت های زیبات. خیلی ممنونم. اینروزا یه مشکل کوچوولو دارم حل بشه. همیشه بهت سرخواهمزد. ببخش اگه دست خالی میام وبت. معذرت .ان شالله بتونم جبران کنم.

ان شا الله که حل میشه

reihooneh پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 16:32 http://just-friend.mihanblog.com

خیلی متن نارحت کننده و قشنگی بود..

ساحل پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 13:57 http://mehraveh503.mihanblog.com

سلام.آره راست میگید.ما خیلی ناشکریم.خدا ما رو ببخشه.بیاید برای همه دردمندان دعا کنیم و اگه میتونیم باری از دوششون برداریم. خدایا شکرت.

marjan پنج‌شنبه 5 شهریور 1394 ساعت 13:55 http://:خنده:inja-man.blogsky.com

راست میگی داغون این بچه هان...
:(((

بهار چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 12:08 http://bahar1394.mihanblog.com

چه درد ناک


ممنون از اینکه بهم سرزدی اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن

شادی چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 11:41 http://shadi-shadi.blogsky.com

ﺩﻟـﺖ ﮐـﻪ ﻣـے ﮔـﯿـﺮﺩ …
ﺩﺭ ﻟـﺤـﻈـﻪ ﻫـﺎﯾـے ﮐـﻪ ﺛـﺎﻧـﯿـﻪ ﻫـﺎ …
ﻣـﯿـﺦ ﻣـے ﮐـﻮﺑـﻨـﺪ ﺩﺭ ﺳـﺮﺕ !
ﺍﺷـﮏ ﻫـﺎﯾـے ﻫـﺴـﺘـﻨـﺪ …
ﮐـﻪ ﺩﺭ ﻋـﯿـﻦ ﺳـﺎﺩﮔـے …
ﯾـﮏ ﺩﻓـﻌـﻪ …
ﻧـﺼـﻒ ﺷـﺒـے ﻋـﺠـﯿـﺐ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣـے ﮐـﻨـﻨـﺪ !
ﻭ ﭼـﻪ ﺩﺭﺩﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻗـﺘـے …
ﻋـﺎﺩﺕ ﻣـے ﮐـﻨـے ﺑـﻪ ﻃـﻌـﻢ ﺷـﻮﺭِ ﺍﯾـﻦ ﺁﺭﺍﻣـﺶ

شادی چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 11:35 http://shadi-shadi.blogsky.com

رفتــن هــم حــرف عجیبــی ‌اســت
شبیــه اشتبــاه آمــدن
گفــت بــر مــی گــردم
و رفــت
و همــه‌ پــل ‌هــای پشــت ســرش را ویــران کــرد
همــه مــی ‌دانستنــد دیگــر بــاز نمــی ‌گــردد
امــا بــازگشــت
بــی هیــچ پلــی در راه

علی چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 09:19 http://alishahriarykootak.persianblog.ir

ازلینکت ممنون
بازم سربزن

سحر الف چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 09:10 http://sin-alef.blogsky.com

ساحل چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 00:57 http://mehraveh503.mihanblog.com

سلام .ممنون از حضورتون.

هلناخانوم چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 00:54 http://dokhtaroonehayeman501hh.mihanblog.com

اخی این دوتابچوله نازونگاکن الهییی.....عیدتم مبارک گلم;-)

زرین قلم چهارشنبه 4 شهریور 1394 ساعت 00:50 http://akhtaran.persianblog.ir/

حق با شماست.

علی سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 22:44 http://alishahriarykootak.persianblog.ir

لینکت کردم
توهم لینک کن
بازم سربزن

آواز در باد سه‌شنبه 3 شهریور 1394 ساعت 13:35 http://singinginthewind.blogsky.com/

با این حساب من چند بار داغون شدم، یکی از موارد توی لیست بودم ! به خاطر همین هم تنهام :( حتی دوست دختر هم ندارم.

آخی

فاطمه دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 21:37 http://www.wetdream75.blogfa.com

پر از اشکم ولی می خندم به سختی



شهامت می خواهد سرد باشی و گرم بخندی



کاش جای من بودی تا بفهمی که چه حسی دارد



وقتی دلم برای کسی مثل تو تنگ می شود

فاطمه دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 21:36 http://www.wetdream75.blogfa.com

لایک آجی. لااااااااااااااااااایک

شادی دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 16:48 http://shadi-shadi.blogsky.com

ای صبا با تو چه گفتند
که خاموش شدی ،

چه شرابی به تو دادند
که مدهوش شدی ،

تو که آتشکده عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که
خاکستر و خاموش شدی ،

تو به صد نغمه ٬ زبان بودی و
دلها همه گوش ،
چه شنفتی که زبان بستی و
خود گوش شدی ،

خلق را گرچه وفا نیست
ولیکن گل من ؛
نه گمان دار که رفتی و
فراموش شدی ...!

شهریار

شادی دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 16:29 http://shadi-shadi.blogsky.com

پدرم میگفت؛
زن باید گیسوانش بلند و؛
چشمانش درشت باشد!
مادرم، هرگز موى بلند نداشت..
و چشمانش دلخواه پدرم نبود..! مادرم میگفت
زیبایى براى مرد نیست..!!
مرد باید، دستهایش زمخت؛
و گونه هایش آفتاب سوخته باشد..! پدرم، زیبا و جذاب بود؛
نه دستان زمختى داشت؛
و نه گونه هاى آفتاب خورده.. ولى هرگز نگفتند..!
که زن باید عاشق باشد..
و مرد لایق..!
عشق را سانسور کردند..! من سالها جنگیدم؛
تا فهمیدم که بى عشق؛
نه گیسوان بلندم زیباست.. و نه چشمان سیاهم..!
و نه مردى با دستانِ زمخت،
و گونه هاى آفتاب سوخته،
خوشبختی ام را تضمین میکند...! "فروغ فرخزاد"

مرد میانسال دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 14:54 http://www.ansd.blogsky.com

چی میشد خوشبختی بین همه تقسیم میشد...

کاملیا دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 11:57 http://khatere22.blogsky.com

درسته...
مخصوصا بچه های کار!

maryam دوشنبه 2 شهریور 1394 ساعت 11:52 http://hanimyahani.blogfa.com

مشکل از بزرگنمایی نیست واقعا بعضی افراد درکشون به درد بقیه نمیرسه... یعنی از این نوع دردها نکشیدن ...
و نیز انسانیت که اینروزها رنگی نداره رو به افول هستش

موافقم...

زندگیمون قصه نیس یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 22:02

سلام دوستم .چرا اون وب رو تعطیل کردی .
مبارک باشه وب جدید.
چرا ؟

مریم یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 21:25 http://hamsadehha.blogsky.com

سلام
متاسفانه بعضی ها برای جلب حس ترحم و دلسوزی دیگران، مشکلاتشون رو بزرگتر از اونی که هست جلوه می دن و مدام نق می زنند و از دلتنگی می گن .
این افراد نمی دونند که مردم هیچ علاقه ای به آدمهای ضعیف النفس و افسرده ندارند شاید اگه می دونستند رفتار غلطشونو اصلاح می کردند.
پرنده ی خاموش عزیز ممنون که لطف می کنید به همساده ها سر می زنید و برای پستها کامنت می ذارید

شهرام یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 18:19 http://tiktak-eeshgh.blogfa.com/

گفتم: میری؟
گفت:آره
گفتم:منم بیام:
گفت:جایی که من میرم جای دونفره نه سه نفر
گفتم:برمی گردی؟
فقط خندید
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:میری؟
گفتم:آره
گفت:منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای یه نفره نه دونفر
گفت:برمی گردی؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولی
اون مدتهاس که برگشته
و با اشک چشماش
خاک مزارمو شستشو میده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد