ما آمده ایم که با حضورمان،
جهان را دگرگون کنیم... !
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند:
" از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر ... !"
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم
که پس از مرگمان،
گرگ و چوپان و سگ گله،
هر سه ستایشمان کنند !
ما آمده ایم که با حضورمان،
جهان را دگرگون کنیم... !
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند:
" از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر ... !"
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم
که پس از مرگمان،
گرگ و چوپان و سگ گله،
هر سه ستایشمان کنند !
از دنیای پر تلاطم من
تا ساحل امن حضور تو
فاصله ای است
به بزرگی یک طوفان در اقیانوسی به نا امنی رویا
من دعا میخوانم
تا شاید خدایی که در آسمانها بر مسند حکمت و رحمتش تکیه زده
ناجیش را از سر لطف برایم بفرستد
آنگونه که طوفانش بارانی شود
به زیبایی مهر به بزرگی عشق...
سلام دوستم .خوبی ؟؟؟
فقط یه لحظه به این جمله فکر کن
خیلی از ماها..تو دل خیلی از آدما
همزمان با "خاموش شدن نت ""خاموش میشیم"
نت هم خاموش بشه تنها عادتی که دارم دوستان مجازیم از یادم نمیرن.
شاید دیگه نیای نت ولی دوست دارم واسه اخرین بار بیای وبمو یه حرف کوچولو توی اولین پست وبم که اسمش پاییز تازه، حرف مدیریت برام بنویسی .اگه دلنوشته ایی برای اون پست دلنوشته ها برام ارسال نکردی .اگه دوست داشتی ارسال کنی .ممنونم مبشم یه سر بزنی ..نظر بدی .بهتون تبریک میگم سال تحصیلی جدید رو و آغاز پاییزی که خیلی دوست داشتنیه
موفق باشید.
به ساعت من
تو
تمام قرارها را نیامده ای،
کدام نصف النهار را از قلم انداخته ام ..
قرار روزهای بی قراریام !
کجای آسمان ببینمت ؟
من از جست و جوی زمین خسته ام ..
اره خوبه به ارزوش برسه
ولی الان خروجی دانشگاها خصوصا مهندسیا زیاد شده و بعبارتی درس خوندن وقت تلف کردنه!
من الان با ارشدم میخام برم کارگری!!!!!!
راستی ادرسم عوض شده
بلاگفا وبلاگمو نابود کرده!
خداوندا !
نمی دانم در این دنیای وانفسا
کدامین تکیه گه را تکیه گاه خویشتن سازم
نمیدانم
نمی دانم خداوندا.
در این وادی که عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد.
کدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
نمی دانم خداوندا
به جان لاله های پاک و والایت نمی دانم
دگر سیرم خداوندا.
دگر گیجم خداوندا
خداوندا تو راهم ده. پناهم ده . امیدم ده خداوندا .
که دیگر نا امیدم من و میدانم که نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است
و لیکن من نمیدانم
دگر پایان پایانم.
همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد
و می دانم که آخر بغض پنهانم مرا بی جان و تن سازد.
چرا پنهان کنم در دل؟
چرا با کس نمی گویم؟
چرا با من نمی گویند یاران رهگشایی را؟
همه یاران به فکر خویش و در خویشند.
گهی پشت و گهی پیشند
ولی در انزوای این دل تنها .
چرا یاری ندارم من .
که دردم را فرو ریزد
دگر هنگامه ی باریدن این درد پنهان است
خداوندا نمی دانم
نمی دانم
و نتوانم به کس گویم
فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی
بسی من خون دل دارم.
دلی بی آب و گل دارم
به پو چی ها رسیدم من
به بی دردی رسیدم من
به این دوران نامردی رسیدم من
برات تو بلاگ اسکای ارزوی موفغیت دارم
ما آمده ایم که با حضورمان،
جهان را دگرگون کنیم... !
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند:
" از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر ... !"
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم
که پس از مرگمان،
گرگ و چوپان و سگ گله،
هر سه ستایشمان کنند !
" نادر ابراهیمی "
ما آمده ایم که با حضورمان،
جهان را دگرگون کنیم... !
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند:
" از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو مظلومتر ... !"
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم
که پس از مرگمان،
گرگ و چوپان و سگ گله،
هر سه ستایشمان کنند !
" نادر ابراهیمی "
از دنیای پر تلاطم من
تا ساحل امن حضور تو
فاصله ای است
به بزرگی یک طوفان در اقیانوسی به نا امنی رویا
من دعا میخوانم
تا شاید خدایی که در آسمانها بر مسند حکمت و رحمتش تکیه زده
ناجیش را از سر لطف برایم بفرستد
آنگونه که طوفانش بارانی شود
به زیبایی مهر به بزرگی عشق...
سلام دوستم .خوبی ؟؟؟
فقط یه لحظه به این جمله فکر کن
خیلی از ماها..تو دل خیلی از آدما
همزمان با "خاموش شدن نت ""خاموش میشیم"
نت هم خاموش بشه تنها عادتی که دارم دوستان مجازیم از یادم نمیرن.
شاید دیگه نیای نت ولی دوست دارم واسه اخرین بار بیای وبمو یه حرف کوچولو توی اولین پست وبم که اسمش پاییز تازه، حرف مدیریت برام بنویسی .اگه دلنوشته ایی برای اون پست دلنوشته ها برام ارسال نکردی .اگه دوست داشتی ارسال کنی .ممنونم مبشم یه سر بزنی ..نظر بدی .بهتون تبریک میگم سال تحصیلی جدید رو و آغاز پاییزی که خیلی دوست داشتنیه
موفق باشید.
نه عزیزم بعداز خرابی بلاگفا بلاگفامم خراب میشه یه بار لینکام پاک شدچند نفری که لینک کردم دیدم تو وبم نیس
پنجمین حجت و هفتم معصوم
بابی انت که گشتی مسموم
اى فداى حق و قربانى دین
کرده یک عمر نگهبانى دین
سلام. شهادت امام محمد باقر (ع) بر شما و سایر دوستان تسلیت باد.
این آدرس وب جدیدمه خوشحال میشم تشریف بیارید.
http://q-nategh.mihanblog.com
باور کن امثال این بچه بیشتر موفق میشن تا بچه های ناز پرورده..
سرمایه ام دو سکه محبت است...
یکی مال تو و دیگری صدقه به نیت شادی تو...
.... شـایــد روزی بـفهمـد ،
بـه خــاطـرش ..
از چه هــا گــذشتــم !
امّــا ؛
حــال کـه نـمی دانـــد ...بگذار نداند!!!!
سهم“من” از “تـــــــــــو”
عشق نیستــــــــــــــ ، ذوق نیستـــــــــــــــــــــــــــــ ، اشتیاق نیستــــــ
همان دلتنگی بی پایانی س
که روزهــــــــــــــا دیوانــــــــه ام می کند شبها حیرانم!
حرفی نمانده بین ما ...
جز همین که ...
بین خودمان بماند :
دوستت دارم ...
معشوق ِ من ...
موجود پیچیده ای است ،
که روزها
مثل نسیم ،
از میان موهام رد می شود ..
و شبها
سرم را به باد می دهد !!
به ساعت من
تو
تمام قرارها را نیامده ای،
کدام نصف النهار را از قلم انداخته ام ..
قرار روزهای بی قراریام !
کجای آسمان ببینمت ؟
من از جست و جوی زمین خسته ام ..
الهی...
سلام .
ممنون سر میزنی.
اینم وب میهن بلاگم.
فقط هنوز تصمیمی نگرفتم.
لطف کن تو نظر سنجی شرکت کن.
ممنون.
سلام.
با این آدرس لینک شدی.
تکرار مسواک زدن در همه شبها ، دندانها را سفید میکند
و تکرار خاطرات در همه شبها ،
موها را . . .
ﮔـــﺎﻫﯽ ﻋﻤﺮ ﺗﻠﻒ می شوﺩ ؛
ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﺣﺴﺎﺱ .…
ﮔـــﺎﻫﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻠﻒ می شود ؛
ﺑﻪ ﭘـــﺎﯼ ﻋﻤﺮ !
ﻭ ﭼﻪ ﻋـــﺬﺍﺑﯽ می کشد ،
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫــﻢ ﻋﻤﺮﺵ ﺗﻠﻒ می شود ؛
ﻫــﻢ ﺍﺣﺴﺎﺳﺶ.....!
پاییز از مهر شروع نمی شود ، پاییز از بی مهری ها شروع میشود......
مردانه زمین خورده ام ای عشق دمت گرم
رسوای جهان گشته ام ای عشق دمت گرم.
هر روز و شبم ذکر دو چشم و خم ابرو
چندیست که آشفته ام ای عشق دمت گرم.
. دکتر این بار برایم نَمِ باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس...
آه دکتر! سرِ من درد بزرگی شده است
بره ی لعنتی ام عاشق گرگی شده است
سرد شد از تن من... دل به خیابان زد و رفت
گرگِ من بره نچنگیدهِ به باران زد و رفت
آه دکتر! لبِ او «صبر و ثباتم» می داد
دوش «وقت سحر از غصه نجاتم» می داد!!
آه دکتر! نفست گم شده باشد سخت است
نفست همدم مردم شده باشد ، سخت است
دکتر این بار برایم نَمِ باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس...
سلام وب خوبی داری مطالبت قشنگه اگ با لینک موافقی منو لینک کن و خبر بده منم لینکت کنم
اره خوبه به ارزوش برسه
ولی الان خروجی دانشگاها خصوصا مهندسیا زیاد شده و بعبارتی درس خوندن وقت تلف کردنه!
من الان با ارشدم میخام برم کارگری!!!!!!
راستی ادرسم عوض شده
بلاگفا وبلاگمو نابود کرده!
می نویسم که شب تار، سحر می گردد
یک نفر مانده از این قوم، که برمی گردد...
یا صاحب الزمان ادرکنی
اللهم عجل لولیک الفرج...
سرد است و یخ زده ،
دلهای غم زده ؛
مولای من بیا ،
خورشیدِ صادقه .
اللهم عجل لولیک الفرج
آمین..
نبودنت ، راز برون افتاده ای ست که هر جمعه در حنجره ام بغض می شود ،
وقتی غروب می شود ،
و من هنوز چشم در راهم ...
اللهم عجل لولیک الفرج
دعا پشتِ دعا برای آمدنت ،
گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ،
دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛
کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟!
شما خیلی به این مطالب علاقه دارین
عضو ngo یا موسسه خیریه خاصی هستین؟
ببخشید فضولی می کننم
عضو هیچی نیستم..
سلام
و چه آرزوهای کوچکی
خیلی دلم سوخت
اینا توی ایران هستند؟
بله..
حـــــالـم خـۅب نیســـــٺ
سلام
وسپاس از آرزوی خوبتان
ههه چه باحال
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪ ﻋﺸﻘﺶ ﮔﺮﯾﻪ
ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺭﻓﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭﺵ ﻧﺸﺴﺖ
.
.
.
.
ﺍﺷﮑﺎﺷﻮ ﺑﺎﺩﺳﺘﺶ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻦ
آرایشت پاک میشه
ﺷﺒﯿﻪ گودزیلا ﻣﯿﺸﯽ
ازت میترسم!
خطا از من است، می دانم
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نعبد"
امـــــــــــــــــــــــ ـــا
به دیگران هم دلسپرده ام...
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین"
امـــــــــــــــــــــــ ـا
به دیگران هم تکیه کرده ام
امـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــا
رهایم نکن
بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...
خداوندادل به تو سپرده ام
مرا به حال خود وا مگذار...
آمین
نمیدانم
نمی گویم
نمی جویم
نمی پرسم
نمی گویند
نمی جوند
جوابی را نمی دانم
سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند
چرا من غرق در هیچم؟
چرا بیگانه از خویشم؟
خداوندا رهایی ده
کلام آشنایی ده
خدایا آشنایم ده
خداوندا پناهم ده
امیدم ده
خدایا یا بسوزان این غم دل را
و یا در هم شکن این سد راهم را
که دیگر خسته از خویشم
که دیگر بی پس و پیشم
فقط از ترس تنهایی
هر از گاهی چو درویشم
و صوتی زیر لب دارم
وبا خود می کنم نجوای پنهانی
که شاید گیرم آرامش
ولی آن هم علاجی نیست
و درمانم فقط درمان بی دردیست
و آن هم دست پاک ذات پاکت را نیازی جاودانش هست
شعر از : لطفی
خداوندا !
نمی دانم در این دنیای وانفسا
کدامین تکیه گه را تکیه گاه خویشتن سازم
نمیدانم
نمی دانم خداوندا.
در این وادی که عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد.
کدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم
نمی دانم خداوندا
به جان لاله های پاک و والایت نمی دانم
دگر سیرم خداوندا.
دگر گیجم خداوندا
خداوندا تو راهم ده. پناهم ده . امیدم ده خداوندا .
که دیگر نا امیدم من و میدانم که نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است
و لیکن من نمیدانم
دگر پایان پایانم.
همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد
و می دانم که آخر بغض پنهانم مرا بی جان و تن سازد.
چرا پنهان کنم در دل؟
چرا با کس نمی گویم؟
چرا با من نمی گویند یاران رهگشایی را؟
همه یاران به فکر خویش و در خویشند.
گهی پشت و گهی پیشند
ولی در انزوای این دل تنها .
چرا یاری ندارم من .
که دردم را فرو ریزد
دگر هنگامه ی باریدن این درد پنهان است
خداوندا نمی دانم
نمی دانم
و نتوانم به کس گویم
فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی
بسی من خون دل دارم.
دلی بی آب و گل دارم
به پو چی ها رسیدم من
به بی دردی رسیدم من
به این دوران نامردی رسیدم من
دلم خیلی گرفت
خدایا مواظب دل هممون باش. آمیـــــن